اهنگ بسیار زیبای علی فانی
بسم الله الرحمن الرحیم
طرح مباحث شریف مهدویت به صورت گسترده و فراگیر، از ضروری ترین بایسته های مذهبی و فرهنگی جامعه ما و یا شاید مهم ترین آن ها است؛ چرا که پرداختن به این مباحث وسیله و راهی است برای ایجاد شناخت نسبت به حضرت حجت (عج)؛ شناختی که:
1- علت خلقت انسان است:
عن أبی عبدالله (ع) قال:
خرج الحسین بن علی (ع) علی أصحابه فقال:
أیها الناس إن الله –عزوجل ذکره- ما خلق العباد إلّا لیعرفوه؛ فإذا عرفوه
عبدوه؛ فإذاعبدوه استغنوا بعبادته عن عباده ما سواه. فقال له رجل: یابن
رسول الله بابی انت و امی فما معرفه الله؟ قال: معرفه أهل کل زمان اما مهم
الذی یجب علیهم طاعته.
(بحارالانوار، جلد23 صفحه83؛به نقل از: علل الشرائع)
امام صادق (ع) فرمودند:
حسین بن علی (ع) در جمع اصحابش فرمود:
ای مردم، خداوند –عزّوجلّ- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را
بشناسند؛ و هنگامی که او را شناختند عبادتش کنند؛ و وقتی او را عبادت کردند
به برکت این عبادت، از عبادت غیر او بی نیاز شوند.
مردی پرسید: ای پسر رسول خدا، پدر و مادرم به فدایت، شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند:
این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان ببرند، بشناسند.
2- نشانه ایمان است:
عن أبان بن تغلب قال: قلت لأبی عبدالله (ع): من عرف الأئمه و لم یعرف الامام الذی فی زمانه أمؤمن هو؟
قال: لا. قلت: أمسلم هو؟ قال نعم.
(بحارالانوار، جلد23 صفحه96؛ به نقل از: کمال الدین و تمام النعمه)
ابان بن تغلب می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: اگر کسی تمام امامان را
بشناسد ولی امام زمانش را نشناسد، آیا مؤمن است؟ حضرت فرمودند: خیر. دوباره
پرسیدم: آیا مسلمان هست؟ حضرت فرمودند: بله
3- شرط قبولی اعمال است:
عن معاویه بن عمار عن ابی عبدالله (ع) فی قول الله –عزوجل- «ولله الأسماء الحسنی فادعوه بها» قال:
نحن والله الاسماء الحسنی التی لا یقبل الله من العباد عملاً إلّا بمعرفتنا.
(اصول کافی، کتاب التوحید، باب النوادر، حدیث4)
معاویه بن عمار از امام صادق (ع) در مورد آیه: «و برای خدا، نام های نیک
است؛ خدا را به آن نام ها بخوانید» (اعراف180) سؤال کرد، حضرت فرمودند:
به خدا قسم ما نام های نیکوی پروردگاریم که هیچ عملی را خداوند از بندگانش قبول نمی کند مگر آن که ما را بشناسد.
4- راه نجات از مرگ جاهلیت است:
قال ابو عبدالله (ع): قال رسول الله (ص):
من مات و هولا یعرف امامه مات میته جاهلیه.
(بحارالانوار، جلد23 صفحه76؛ به نقل از: محاسن برقی)
امام صادق (ع) فرمودند: پیامبر اکرم (ص) فرموده اند:
هرکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
5- مردم هیچ عذری برای ترک آن ندارند:
عن الفضیل قال: سمعت أبا جعفر (ع) یقول:
من مات و لیس له امام فموته میته جاهلیه ولا یعذر الناس حتی یعرفوا إمامهم.
(بحارالانوار، جلد23 صفحه77؛ به نقل از: محاسن برقی)
فضیل می گوید: از امام باقر (ع) شنیدم که می فرمود:
هرکس بمیرد و امامی نداشته باشد، مرگش مرگ جاهلیت است؛ و مردم هیچ عذر و بهانه ای ندارند تا این که امامشان را بشناسند.
6- باعث نجات از گمراهی های دوران غیبت می شود:
قال ابو عبدالله (ع):
إعرف امامک فإنک إذا عرفته لم یضرک تقدم هذا الأمر أو تأخر.
(غیبت نعمانی، باب25 حدیث1)
امام صادق (ع) فرمودند:
امام خود را بشناس که اگر او را شناختی، امر (فرج) چه زود اتفاق بیفتد و چه دیر، به تو زیانی نخواهد رسید.
قال الامام الصادق (ع):
یا زراره إن أدرکت ذلک الزمان فأدم هذا الدعاء: ...اللهم عرّفنی حجتک فإنک إن لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.
(کمال الدین و تمام النعمه، باب33 حدیث24)
امام صادق (ع) فرمودند:
ای زراره اگر زمان غیبت را درک کردی بر این دعا مداومت کن: ...خدایا حجتت
را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی از دینم گمراه خواهم شد.
7- یک شب هم بدون آن نباید سپری شود:
عن یحیی بن عبدالله عن أبی عبدالله (ع) انه قال:
یا یحیی من بات لیله لا یعرف فیها امام زمانه مات میته جاهلیه.
(غیبت نعمانی، باب7 حدیث1)
یحیی بن عبدالله می گوید: امام صادق (ع) فرمودند:
ای یحیی هرکس شبی را به صبح برساند در حالی که امام زمانش را نمی شناسد (و بمیرد) به مرگ جاهلی مرده است.
8- نداشتنش، عذاب سختی در پی دارد:
در کتب معتبره علما زیارتی برای امام زمان (عج) ذکر شده است که در آن می خوانیم:
ومن عدل عن ولایتک و جهل معرفتک واستبدل بک غیرک، کبّه الله علی منخره فی
النار و لم یقبل الله له عملاً و لم یقم له یوم القیامه وزناً.
(مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الأمر (ع))
و هرکس از ولایت تو روی بگرداند و نسبت به شناخت تو جاهل باشد (و در نتیجه)
دیگری را به جای تو برگزیند، خداوند او را به صورت در آتش می افکند و هیچ
عملی را از او قبول نمی کند و در قیامت برای او وزن و ارزشی قائل نمی شود.
9- انسان را به مقام رزمندگان در رکاب امام زمان (عج) ارتقا می دهد:
قال ابوعبدالله (ع):
من عرف امامه ثم مات قبل أن یقوم صاحب هذا الأمرکان بمنزله من کان قاعداً
فی عسکره؛ لابل بمنزله من قعد تحت لوائه. (و رواه بعض اصحابنا: بمنزله من
استشهد مع رسول الله (ص))
(غیبت نعمانی، باب25 حدیث2)
امام صادق (ع) فرمودند:
هرکس امامش را بشناسد سپس پیش از آن که صاحب این امر قیام کند بمیرد،
همانند کسی است که در لشکر آن حضرت نشسته است؛ نه، بلکه مانند کسی است که
زیر پرچم او نشسته است. (بعضی از اصحاب چنین روایت کرده اند: مانند کسی است
که در رکاب رسول خدا (ص) شهید شده است.)
10- در لحظه جان دادن بسیار به آن نیازمندیم:
قال ابوعبدالله (ع):
إن الأرض لا تصلح إلّا بالامام و من مات لا یعرف امامه مات میته جاهلیه و
أحوج ما یکون أحدکم إلی معرفته إذا بلغت نفسه هذه –وأهوی بیده إلی صدره-
یقول: لقد کنت علی امر حسن.
(بحارالانوار، جلد23 صفحه76؛ به نقل از: محاسن برقی)
امام صادق (ع) فرمودند:
همانا زمین اصلاح نمی شود مگر با وجود امام؛ و هرکه بمیرد و امامش را
نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؛ و زمانی که شما بیشتر از هر موقع دیگر به
این شناخت نیاز دارید، هنگامی است که جانتان به این جا برسد –و با دست
مبارک به سینه شان اشاره کردند- (و آن کسی که در زندگانیش این شناخت را کسب
کرده، در آن حال با دیدن حقایق عالم و احوال پس از مرگ خواهد گفت:) من
مذهب و راه و روش خوبی داشتم.
11- مقدمه عمل به وظایف و تکالیف است:
قال الامام الباقر (ع):
من عرف دلّته معرفته علی العمل و من لم یعرف فلا عمل له.
(تحف العقول)
هرکه شناخت پیدا کند این شناخت او را به سوی عمل راهنمایی خواهد کرد؛ وهرکه شناخت نداشته باشد عملی نیز نخواهد داشت.
امام زمان (عج) بر ذمه ما حقوق فراوانی دارند و ما نیز در مقابل ایشان
تکالیف و وظایف سنگینی بر دوش داریم که باید آن ها را ادا کنیم، چرا که:
«والمقصر فی حقکم زاهق» و هرکس در ادای حق شما کوتاهی ورزد هلاک و نابود می
شود (زیارت جامعه کبیره) عالم بزرگوار موسوی اصفهانی در بخش آخر کتاب شریف
مکیال المکارم به 80 مورد از این وظایف اشاره می نماید.
به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می کنیم:
قال محمد بن علی الجواد (ع):
إنّ القائم منّا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته.
(کمال الدین و تمام النعمه، باب36 حدیث1)
امام جواد (ع) فرمودند:
قائم ما همان مهدی است که واجب است در زمان غیبتش در انتظار او بود.
امام زمان (عج) در نامه ای خطاب به اسحاق بن یعقوب فرمودند:
و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج.
و برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید.
(کمال الدین و تمام النعمه، باب45 حدیث4)
اما مسأله اینجاست که تا انسان کسی را
نشناسد و پی به عظمت و خوبی او نبرد چگونه می تواند چشم به راهش بوده و
آمدنش را مدام از خداوند متعال طلب نماید؟! آری شناخت امام زمان (عج) مقدمه
لازم انتظار و دعاست.
به همین ترتیب در مورد تمام تکالیف و وظایفمان، ابتدا نیاز به شناخت داریم.
بدون شناختِ ابعاد وجودی امام زمان (عج) جامعه شیعه در راه ادای حقوق
ایشان قدم از قدم بر نخواهد داشت.
توجه:
مهم ترین وظیفه ما در این دوران، زمینه سازی برای فرج امام زمان (عج) است.
این تفکر که ظهور، امری است کاملاً الهی و بشر هیچ نقشی در آن ندارد،
کاملاً غلط و بی پایه می باشد. آیات و روایات و کلمات بزرگان هم بر این
مطلب دلالت دارد که: «ما باید بخواهیم»
سوره مبارکه رعد آیه 11:
«إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم»
خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد، مگر آن که آن ها خود را تغییر دهند.
تفسیر نمونه جلد 10 صفحه 145:
«این جمله که در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصری آمده است، یک قانون کلی و
عمومی را بیان می کند، قانونی سرنوشت ساز و حرکت آفرین و هشدار دهنده. این
قانون کلی که یکی از پایه های اساسی جهان بینی و جامعه شناسی در اسلام
است، به ما می گوید: مقدرات شما قبل از هر چیز و هرکس در دست خود شماست و
هرگونه تغییر و دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام در درجه اول به خود آن
ها بازگشت می کند... البته ماورای اسباب و عوامل ظاهری یک سلسله مددهای
غیبی و الطاف الهی است که در انتظار بندگان با ایمان و پرجوش و با اخلاص
است؛ ولی آن ها را هم بی حساب به کسی نمی دهند، بلکه شایستگی و آمادگی لازم
دارد.»
تفسیر نسیم حیات جلد 13 صفحه122:
«در قرآن بارها به قانون «إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم»
اشاره کرده است. تو، به همان صورتی که در مقابل آینه قرار بگیری، همان گونه
منعکس می شوی؛ اگر آنچه در نیت و عمل خود دارید تغییر دهید، خدا مطابق
همان برای شما تحول ایجاد می کند؛ پس مقدرات شما قبل از هرچیز و هرکس در
دست خود شماست. شانس و طالع و اقبال و جادو هیچ کدام پایه ندارد... سکوت
مردم و بی تفاوتی آن ها نسبت به ظلم هایی که به امامان می شد، موجب گردید
که امام صادق ها مُنزوی شوند.»
قالت فاطمه (س) قال رسول الله (ص):
مثل الإمام مثل الکعبه إذ تؤتی ولا تأتی.
(بحارالانوار، جلد36 صفحه353)
حضرت فاطمه (س) فرمودند: رسول خدا (ص) فرموده است:
امام مانند کعبه است که مردم باید به نزد او روند نه آن که او به سمت مردم آید.
خواجه نصیر الدین طوسی می نویسد:
عدمه منا.
(کشف المراد، صفحه285)
نبودن و غیبت حضرت مهدی (عج) از ناحیه ماست.
عالم بزرگوار سید محمد تقی موسوی اصفهانی تصریح می کند:
مانع ظهور و آشکار شدن آن حضرت، ناشی از خود مردم است... بر مردم واجب است که موانع ظهور را بر طرف سازند.
(مکیال المکارم، جلد1 بخش1)
آیت الله بهجت فرمودند:
سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم؛ چرا دستش را بسته ایم و خانه نشینش کرده ایم؟ و اجازه نمی دهیم خود را نشان دهد؟
(بهارانه، صفحات35و38)
اما...
با توجه به روایتی که از امام باقر (ع) نقل شد و نیز حکم عقل، مسلمانان در راستای تحقق دولت کریمه امام زمان (عج) و بیرون آمدن حضرتش از پس پرده غیبت هیچ اقدامی نخواهند کرد تا زمانی که او و اهدافش را بشناسند؛ و بدانند که چگونه خواهد آمد و برای چه ظهور خواهد کرد؟
غیبت خورشید تابان، شیعیان تقصیر ماست
این که باشد آن امام از ما نهان تقصیر ماست
با چنین وضعی که ما داریم و از او غافلیم
گر نمی گردد فرج در این زمان تقصیر ماست
با فراموشی ما از او اگر بر ما رسد
لحظه لحظه فتنه های بی امان تقصیر ماست
ما به آن سرچشمه رحمت خیانت کرده ایم
گر نبارد ابرهای آسمان تقصیر ماست
ما همه بر خوان آن صاحب کرم مهمان شدیم
این که باشد دور از ما میزبان تقصیر ماست
بارالها عفو کن ما را و آسان کن فرج
غیبت مولایمان صاحب زمان تقصیر ماست
در ره تهذیب نفس انوار، روز و شب بکوش
کاین غریبی امام مهربان تقصیر ماست
آیت الله بهجت:
«اگر برای فرج دعا می کنید، علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست.»
(در محضر آیت الله بهجت، جلد1 صفحه363)
قسمت مهمی از سخنرانی ها منابر و خطبه های نماز جمعه را به مباحث مهدوی اختصاص دهیم.
خلاصه حضرت را بشناسیم و با هر وسیله ممکن به دیگران بشناسانیم.
دعوت کردن مردم و هدایت آن ها به سمت امام زمان (عج) از مهم ترین طاعات و واجب ترین عبادات است.
(مکیال المکارم، بخش8 تکلیف48)
زیر رخت خواب ما آب آمده موقع بیداری از خواب آمده
باید از خواب کهن بیدار شد از شب و تاریکی اش بیزار شد
ندای مظلومیت و آوای «هل من ناصر ینصرنی» پدر مهربان امت را بشنویم:
امام باقر (ع) در ضمن حدیثی طولانی فرمودند:
والقائم یومئذ بمکه قد أسند ظهره إلی البیت الحرام مستجیراً به فینادی:
یا أیها الناس إنا نستنصر الله فمن أجابنا من الناس؛ فإنّا أهل بیت نبیکم
محمد و نحن أولی الناس بالله و بحمد؛ ... و أسألکم بحق الله و حق رسوله و
بحقّی –فإنّ لی علیکم حق القربی من رسول الله- إلّا أعنتمونا و منعتمونا
ممّن یظلمنا فقد أخفنا و ظلمنا و طردنا من دیارنا و ابنائنا و بغی علینا و
دفعنا عن حقنا وافتری أهل الباطل علینا؛ فالله الله فینا لا تخذلونا
وانصرونا ینصرکم الله تعالی.
(غیبت نعمانی، باب14 حدیث67/ اختصاص شیخ مفید، صفحه255/ بحارالانوار، جلد52 صفحه237)
قائم در آن روز (روز ظهور) در مکه است. پشت خود را به بیت الله الحرام تکیه داده و بدان پناه می جوید، سپس فریاد بر می آورد:
ای مردم ما از خدا یاری می طلبیم؛ چه کسی از مردم دعوت ما را پاسخ می گوید؟
که ما خاندان پیغمبر شما محمد هستیم و نزدیک ترین مردم به خداوند و محمد
می باشیم... و از شما می خواهم که به خاطر حق خدا و حق رسول خدا و حق خودم
بر شما –که حق خویشاوندی با رسول خدا است- ما را کمک کنید، و ما را از
کسانی که به ما ظلم می کنند دور کنید؛ چرا که ما ترسانیده شده ایم، و به ما
ظلم شده است، و از شهر و فرزندانمان رانده شده ایم، و نسبت به ما سرکشی
کرده اند، و از حقّمان کنارمان زده اند، و اهل باطل بر ما نسبت ناروا
بستند.
پس خدا را در نظر بگیرید و ما را رها نکنید و یاری مان کنید تا خدا شما را یاری کند.
آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی پس از این که روایت فوق را صحیح اعلام می کند در ذیل آن این گونه می نویسد:
اگر گوش دلت را بگشایی و سینه ات به نور پروردگارت فراخ گردد، ندای امام
زمانت را در این زمان خواهی شنید که از اهل ایمان یاری می طلبد.
آیا کسی هست که ندای آن حضرت را پاسخ گوید؟ و آیا کمک کننده ای هست؟ آیا
یاری کننده ای هست؟ البته یاری کردن در هر زمان به اقتضای همان زمان است.
یاری آن حضرت یاری خدا است؛ یاری رسول خدا است؛ یاری اولیای خداست؛ یاری
غریب و کمک به مظلوم و مضطر و عالِم است؛ یاری ولیّ نعمت و پدر مهربان است.
(مکیال المکارم، جلد1 صفحات276و277)
او چشم به راه ماست.
حضرتش در غیبت صغری به علی بن مهزیار اهوازی فرمودند:
یا ابا الحسن قدکنّا نتو قعک لیلاً و نهاراً فما الذی ابطأبک علینا؟
(دلائل الامامه، صفحه541)
ما شبانه روز چشم به راه تو بودیم، چرا دیر پیش ما آمدی؟
این غریب مظلوم را منتظر نگذاریم.
اللهم اجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره ولا تجعلنا من الغافلین منه.
مام زمان(عج) کیست؟ چگونه نسبت به او معرفت پیدا کنیم؟
مهدى موعود امام عصرعلیه السلام فرزند امام حسن عسکرى علیه السلام در
روز پانزدهم شعبان سال 255 ه . ق (سپیده دم روز جمعه)، در شهر سامرا دیده
به جهان گشود. مادر او، بانویى به نام ریحانه است که به او نرگس، سوسن و
صیقل گفته مىشود.
نام او، «محمد» است که خود پیامبرصلى الله علیه وآله این نام را بر او
نهاده و فرموده است : «اسم او اسم من است و کنیه او کنیه من» ؛ بر این اساس
کنیه او، ابوالقاسم است. وى به ابوصالح نیز معروف است. آن حضرت، داراى
القاب فراوانى است ؛ از جمله : مهدى، منصور، قائم، حجت (حجت اللَّه)، صاحب
الامر، بقیةاللَّه، صاحب الزمان و... . حضرت ولىعصر(عج) تا سال 260 ه . ق
تحت تربیت و سرپرستى پدر بزرگوارش مىزیست و در همان زمان از مردم پنهان
نگه داشته مىشد و جز خواصّى از شیعیان، کسى با آن حضرت ملاقات نداشت. او
از سال 260 ه . ق (مصادف با شهادت پدر گرامىاش امام عسکرى علیه السلام)
عهدهدار منصب والاى امامت گردید.
درباره ویژگىها و خصوصیات مهدى موعود، مطالب فراوانى در روایات آمده است ؛
از جمله اینکه او از امت پیامبر، آل محمد، فرزندان ابوطالب، بنىهاشم، نسل
پیامبرصلى الله علیه وآله، عترت نبى، ذوى القربى و اهل بیت رسول خدا و از
ذریه و فرزندان پیامبر است. همچنین او از فرزندان على بن ابى طالب، فاطمه
زهرا، امام حسین و امام حسن عسکرىعلیهم السلام است. مهدى(عج) شبیه
پیامبرصلى الله علیه وآله، یکى از سروران اهل بهشت، خلیفةاللَّه و پیشواى
شایسته امت است.
درباره شمایل و اوصاف ظاهرى و جمالى او نیز آمده است : حضرت مهدى(عج)،
داراى چهرهاى جوان و گندمگون، چشمان سیاه و درشت، بینىاش کشیده و زیبا،
ابروهاى هلالى و کشیده، شانهاى پهن، دندانهاى برّاق و گشاده، دستان و
انگشتانى درشت، پیشانى بلند و تابنده، گونههاى کم گوشت و اندکى متمایل به
زردى (روشنى)، عضلات محکم، اندام زیبا و متناسب است. او بسیار خوش منظر
بوده و بر گونه راستش خالى مشکین و در میان شانهاش اثرى چون، اثر نبوّت
هست.
از ویژگىها و صفات اخلاقى «مهدى موعود» این است که او اهل عبادت و شب
زندهدارى، قناعت، زهد و ساده زیستى، قیام و جهاد، عدالت و احسان، خشوع و
خضوع، صبر و بردبارى، علم و دانایى، ظلم ستیزى و حق باورى است. یکى از
خصوصیات مهم او در روایات، عدالت گسترى و دادگرى و برکندن ریشه ستم و بیداد
از جهان است ؛ به حدى که همگان از عدل و مساوات گرى او بهرهمند خواهند
شد. یکى از نمودهاى مهم زندگى امام مهدى(عج)، پنهان زیستى او و دارابودن دو
غیبت (صغرى و کبرى) است. پس از شهادت پدر بزرگوار آن حضرت، کسى - به جز
نایبان چهارگانه (عثمان بن سعید عمرى، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختى و
على بن محمد سمرى) - با او ملاقات نمىکرد ؛ مگر در موارد استثنایى. در
واقع پس از شهادت پدرش، غیبت صغراى او شروع شد و هفتاد سال ادامه یافت (260
ه . ق تا 329 ه . ق). از سال 329 ه . ق غیبت کبراى حضرت مهدى شروع گردید و
تا وقتى که خداوند بخواهد و او ظهور کند، ادامه خواهد یافت.
ظهور و قیام او از کنار خانه خدا و شهر مکه آغاز مىگردد و به هدایت و
راهنمایى انسانها مىپردازد او پس از اتمام حجت با تمامى سرکشان و
ستمگران، به مبارزه با آنها مىپردازد. حضرت مهدى(عج) ابتدا به تشکیل حکومت
جهانى و نصب حاکمان مىپردازد. آن گاه شروع به اصلاح جامعه مىکند و در
این زمینه به رشد و بالندگى فکرى و اخلاقى انسانها همّت مىگمارد و
زمینههاى تعالى و شکوفایى معنوى و مادى جوامع را فراهم مىسازد. عمران و
آبادانى سراسر زمین را فرا مىگیرد و طبیعت خرّم و پر ثمر مىشود. ترازوى
قسط و عدالت، در جامعه گسترده شده و مساوات و برابرى حاکمیت مىیابد. رفاه و
امنیت و آرامش مردم تأمین و نیازهاى مختلف آنان برطرف مىشود. آیین
یکتاپرستى رایج و دین اسلام در کل جهان گسترش مىیابد. معنویت، عقلانیت و
عدالت فراگیر مىشود و از نورانیت و زیبایى ویژهاى برخوردار مىگردد.
در اینجا به چند روایت درباره امام مهدى(عج) اشاره مىشود :
1. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود : «یخرج فى آخرالزمان رجلُ من ولدى،
اسمه کاسمى و کنیته ککنیتى، یملأ الارض عدلاً کما مُلِئت جوراً ؛ فذلک
المهدى»(1) ؛ «در آخرالزمان مردى از فرزندان من خروج مىکند ؛ نام او،
همانند نام من و کنیه او، همانند کنیه من است. او زمین را پر از عدل و داد
مىکند ؛ همان گونه که پر از ستم شده باشد و او همان «مهد» است.
2. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود : «المهدى من وُلدى، اسمه اسمى و کنیته
کنیتى، اشبه الناس بى خلقاً و خُلقاً»(2) ؛ «مهدى از فرزندان من است ؛ نام
او نام من و کنیهاش کنیه من، از نظر سیرت و صورت شبیهترین مردمان به من
است».
3. پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرماید : «انّ علیّاً وصیّى و من ولده
القائم المنتظر المهدى الّذى یملأ الارض قسطاً و عدلاً...»(3) ؛ «علىعلیه
السلام وصى من است و از فرزندان او است قائم منتظر مهدى [موعود] که زمین را
پر از عدل و داد مىکند».
شناخت امام زمان
شناخت، زمینه ساز اعتقاد و ایمان و در نتیجه عمل و تعهّد است. چه زیبا
فرموده است امیر بیان حضرت على«ع» که : «انّ قیمة کلّ امرىء و قدرهُ
معرفتُه»بحارالانوار، ج 2، ص 184. «ارزش و منزلت هر کسى (به اندازه) معرفت
او است».
در قرآن و احادیث، شناخت امام و اعتقاد به او، از اهمیتى ویژه برخوردار
بوده و امرى واجب براى هر شخص مؤمن و متدین دانسته شده است و شناخت امام،
پیوندى ناگسستنى با معرفت خدا و پیامبر دارد و زمینهساز بینش عمیق در دین و
منش درست و پسندیده در زندگى است. «امام»، پیشوا، راهنما و راهبر انسانها
به سوى تکامل و تعالى و حجّت و خلیفه خدا بر روى زمین است. «امام»، انسان
کامل، برگزیده خالق، معصوم و پاکسرشت و واسطه فیض الهى است و مقامى بس
والا در میان آفریدههاى خداوند دارد. «امام» طریق وصول به «حقیقت» و مبیّن
و مفسّر «شریعت» است و... همان گونه که اطاعت و تبعیت از امام و دوستى او،
بایسته و واجب است، شناخت شخصیت و ویژگىهاى او نیز ضرورى است. در روایات و
نصوص معتبر دینى نیز، سفارش خاصى به شناخت «امام» شده است.
در یکى از روایات مشهور شیعه و سنّى از پیامبر اکرم«ص» آمده است : «مَن مات
ولم یعرف امام زمانِه، ماتَ میتة جاهلیّة»الغدیر، ج 10، ص 360 ؛ میزان
الحکمة، ج 1، ص 171، ح 840 ؛ بحارالانوار، ج 72، ص 135.
؛ «هر کسى بمیرد در حالى که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است».
امام صادق«ع» این جاهلیت را چنین معرفى مىکند : «جاهلیة کفر و نفاق و ضلال»کافى، ج 1، ص 377، ح 3.
با توجه به این روایات، اهمیت شناخت امام زمان(عج) را مىتوان در موارد زیر خلاصه کرد :
یک. شرط اسلام واقعى:
بر اساس روایات مختلف ،از جمله حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات
میتة جاهلیة»، معرفت امام عصر، شرط اسلام است و اگر کسى بدون شناخت امام از
دنیا برود، گویا از اسلام واقعى و اصیل بىبهره بوده است. پس شناخت امام
زمان، آنگاه مىتواند انسان را از مرگ جاهلى دور کند که بتواند به دستورات
او پاینده بوده و از ارشادات و هدایتهاى او بهرهمند شود.
دو. رسیدن به هدایت واقعى:
شناخت امام عصر«ع»، چراغ هدایت و رمز دیندارى است و نتیجه آن، دستیابى به
صراط مستقیم، خداشناسى، حقشناسى و راه کمال و سعادت است. یکى از دعاهاى
مهم در عصر غیبت، این دعا است که مىگوییم : «اللّهم عرّفنى نفسک فانّک ان
لَم تُعَرّفنى نَفسَک لَم اَعرِف رَسولَکَ، اللّهُم عرِّفنى رَسولک فانّک
اِن لم تُعرِّفنى رسولک لم اَعرف حجّتکَ ؛ اللّهُم عَرِّفنى حجّتِک فانّک
اِن لم تُعرِّفنى حُجّتک ضللتُ عن دینى»کمال الدین، ج2، ص 343.
؛ «خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت
را نخواهم شناخت. خداوندا! رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خود را، به
من نشناسانى، حجّتت را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خودت را به من بشناسان
که اگر حجّتت را به من نشناسانى، از دین خود گمراه خواهم شد».
سه. رسیدن به ثواب یارى او:
بر اساس بعضى از روایات، شناخت امام زمان(عج) و باور قلبى به او، باعث
نزدیکى هر چه بیشتر انسان به او مىشود. اگر با این معرفت از دنیا برود، از
پاداشهاى بیشمارى برخوردار خواهد شد که یکى از آنها درک ثواب یارى امام
عصر«ع» در زمان ظهور است ؛ یعنى، چنین شخصى، همچون کسى است که در لشکر آن
حضرت بوده و یا زیر پرچم او نشسته است کافى، ج 1، ص 37.
از آنجا که امام الگوى عملى براى انسانها است، شناخت نیز باید به ابعاد
فکرى، عملى و روحى امام نیز ناظر باشد. اما این شناخت از سه راه - که مکمل
یکدیگر مىباشند - حاصل مىشود:
یکم. مطالعه تاریخ زندگانى آنان؛ مطالعه سرگذشت و سیره آنان؛ خصوصاً در باب
فضایل، مناقب و خصوصیات آنان - از قبیل: شجاعت، مردانگى، ایثار، تواضع،
صبر، فرزانگى و... - انسان را متوجه مقام والاى آن بزرگواران مىکند و جذبه
و کشش خاصى نسبت به آن فرزانگان در روح انسان، حاکم مىشود.
دوم. مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان؛ اسلام تفکر را موجب بصیرت ( الحیاة، ج
1، ص 8، ح3)، دعوت کننده به عمل نیک ( همان، ح 9)، پدید آورنده نور (
همان، ص 49، ح 18)، نشانه حیات و زنده بودن قلب بصیر مىداند( همان، ص 48، ح
5). مطالعه و تفکّر در آثار فکرى امامان، هر چند کار مشکلى به نظر مىرسد؛
ولى بسیار سودمند است. این امر علاوه بر آن که باعث شناخت شخصیت آن
بزرگواران و ایجاد محبت آنان در دل مىشود؛ سرمایه بزرگى براى روح بشر به
شمار مىرود. همان طور که فراگیرى فصول یک کتاب، باید با تحقیق و دقت کامل و
رجوع به استاد و... قرین باشد؛ مطالعه و اندیشه و تفکر در آثار ائمه(ع)
نیز، باید با استفاده از استادان فن و مراجعه به کتابهایى که در شرح سخنان
آنان به رشته تحریر درآمده، همراه باشد.
سوم. شناخت خدا: اگر ما خداوند و صفات و اسماى او را به طور حقیقى بشناسیم،
مىتوانیم انسانهاى کامل راستین (امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آینه
تمامنماى صفات جمال و جلال حضرت حقاند و در تسمیه به اسماى الهى، از
تمامى موجودات عالم امکان برترند. بر این اساس، با شناخت خدا و صفات او،
مىتوانیم به اوصاف و ویژگىهاى امامان نیز واقف گردیم. شاید دعایى که
سفارش شده در زمان غیبت بعد از نماز زیاد خوانده شود، ناظر به همین حقیقت
باشد: «اللهم عرفنى نفسک فانک ان لم تعرفنى نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنى
رسولک فانک ان لم تعرفنى رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنى حجتک فانک ان لم
تعرفنى حجتک ضللت عن دینى؛ خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به
من نشناسانى پیغمبر را نمىشناسم؛ خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر
به پیامبر معرفت پیدا نکنم، نمىتوانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجت و
امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم» )
مفاتیحالجنان، دعا در غیبت امام زمان(عج)).
ویژگی های امام زمان
بر اساس منابع معتبر روایى و تاریخ، امام مهدى(عج) خصوصیات و خصالى برجسته و
والایى دارد که در بعضى از آنها منحصر به فرد بىهمتا است و یا جامع همه
ویژگىها و خصایص است که دیگر اولیا و انبیا دارنده بعضى از آنها بودند.
یک. دانشمندترین و حکیمترین مردم:
رسول خدا«ص» فرموده است : «انّ الله اختار من الایّام الجمعه و من اللیالى
القدر و من الشهور رمضان و اختارنى نبیّاً و اختار علیّاً لى وصیّاً و
ولیّاً و اختار من علىِّ الحسن و الحسین«ع» حجّة الله على العالمین تاسعهم
اَعلمهم و احکمهم» بحار الانوار، ج 46، ص 372، ج 14 ؛ کمال الدین، ص 281، ج
32. ؛ «خداوند متعال از روزها، روز جمعه و از شبها، شب قدر و از ماهها،
ماه رمضان را برگزید. مرا نیز پیامبر برگزید و على را براى من جانشین و
ولىّ انتخاب کرد. از على نیز حسن و حسین را حجت براى جهانیان برگزید که
نهمین فرزند حسین (قائم)، دانشمندترین و حکیمترین آنان است».
دو. مورد عنایت مخصوص الهى:
امام باقر«ع» فرمود : «القائمُ منّا منصورٌ بالرعب مؤیّد بالنصر تطوى له
الارض...» بحار الانوار، ج52، ص 191 ؛ منتخب الاثر، ص 360؛ «قائم ما با
«رعب» یارى شده و به نصرت الهى تأیید مىشود. زمین براى او رام مىگردد
و...».
امام باقر«ع» نیز فرموده است : «هرگاه قائم آل محمد«ص» ظهور کند، خداوند او
را با فرشتگان نشان دار (بالملائکة المسوّمین) و مقرّب یارى مىکند،
جبرئیل، پیشاپیش او و میکائیل از طرف راست و اسرافیل از طرف چپ او حرکت
مىکنند. بهت و رعب و وحشت به فاصله یک ماه راه - از جلو، عقب، چپ و راست
او - حرکت مىکند (یعنى شعاع هیبت آن حضرت، تا مساحت یک ماه راه را زیر
پوشش مىگیرد) و فرشتگان مقرّب خدا، خدمت گزاران او هستند. همراه او،
شمشیرى بر کشیده و برهنه است. خداوند متعال، روم، دیلم، هند، کابل و خزَر
را براى او فتح مىکند» ؛ الغیبة النعمانى، ص 234، ج 22 ؛ بشارة الاسلام، ص
118.
سه. عصاره و شبیه پیامبران:
امام زین العابدین«ع» فرموده است : «فى القائم منّا سنن من الانبیاء :
سُنةٌ من اَبینا آدم«ع» و سُنةٌ من نوح سُنةٌ من ابراهیم و سُنّةٌ من موسى و
سُنّةٌ من عیسى و سنّة من ایّوب و سُنّة من محمد«ص» ؛ فَأمّا من آدم، و
نوح فَطولُ العُمر و اَمّا من ابراهیم، فخفاءُ الولادة و اعتزالُ النّاس و
امّا من موسى فالخَوفُ و الغیبة و امّا من عیسى فاختَلافِ النّاسِ فیه و
امّا من ایّوب فالفرجُ بعد البَلوى و امّا مِن محمّد فالخُروجُ
بالسّیف»کمال الدین، ج 1، ص 221، باب 31، ح 30 ؛ «در قائم ما سنّتهایى از
پیامبران وجود دارد : سنّتى از پدرمان آدم«ع»، سنّتى از نوح، سنتى از
ابراهیم، سنتى از موسى، سنّتى از عیسى، سنتى از ایوب و سنتى از حضرت
محمد«ص». اما از آدم و نوح، «طول عمر» و اما از ابراهیم، «پنهانى ولادت و
کنارهگیرى از مردم» و اما از موسى «خوف و غیبت» و اما از عیسى «اختلاف
مردم درباره او» و اما از ایوب «فرج پس از گرفتارى» و اما از محمد«ص» «خروج
با شمشیر» و...».
چهار. داراى عمرى طولانى:
امام سجاد«ع» درباره آن حضرت فرموده است : «فى القائم سنّةٌ من نوح و هو
طول العُمر» کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 322، ح 4. ؛ «در قائم سنتى
از نوح است و آن طول عمر (او) است».
پنج. مورد احترام و محبوب امامان و اولیا:
مهدى موعود، برگزیده ممتاز الهى و محبوب دل صالحان، اوصیا و انبیا - به
خصوص امامان پیش از خود - و مورد احترام و توجه خاص آنان بوده است.
حضرت صادق«ع» مىفرماید : «لو ادرکتُه لخدمتُه ایام حیاتى»الغیبة النعمانى،
ص 245، ج 26. ؛ «اگر دوران او را درک مىکردم، همه زندگىام را در خدمت به
او مىگذراندم».
پیشواى هشتم وقتى نام عزیز او (قائم) را شنید، برخاست و بر روى پاى مبارکش
ایستاد و سر نازنین را به سوى زمین خم کرد. پس کف دست راست خود را بر سر
نهاد و فرمود : «اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه» منتهى الآمال، ج 2، ص 333 ؛
بحار الانوار، ج 51، ص 30 ؛ «خداوندا بر فرجش شتاب کن و راه ظهور و قیامش
را آسان گردان».
محدّث جزایرى نیز نقل کرده است که روزى در مجلس حضرت صادق«ع» اسم مبارک آن
جناب برده شد، پس حضرت براى تعظیم و احترام او برخاست نجم الثاقب، ص 444.
شش. مقتداى عیسى«ع»:
یکى از ویژگىهاى برجسته امام مهدى(عج) تبعیت و همراهى برخى از اولیا و
برگزیدگان الهى - از جمله حضرت عیسى و خضر«ع» - با او است. بعد از قیام
جهانى آن حضرت، عیسى«ع» نیز ظهور مىکند و در پشت سر امام«ع» قرار مىگیرد.
به رهبرىاش گردن مىنهد و حتى همراه با او نماز مىخواند... .
رسول خدا«ص» فرموده است : «یجتمع المهدى و عیسى بن مریم، فیجىء وقت الصلاة
فیقولُ المهدى بعیسى تقدّم ؛ فیقول عیسى : انّک اولى بالصلاة ؛ فیصلّى
عیسى وراءه مأموماً» تذکرة الخواص، ج2، ص 325 ؛ منتخب الاثر، ص 317.
«امام، با حضرت عیسى«ع» دور هم مىآیند ؛ پس هنگام نماز فرار مىرسد. حضرت
مهدى(عج) به عیسى«ع» مىگوید : نه، شما براى امامت نماز، شایستهترید.
آنگاه عیسى«ع»، به آن حضرت اقتدا کرده، نماز را پشت سر او مىخواند».
در روایت دیگرى نیز از پیامبر«ص» آمده است «بهشت مشتاق چهار نفر از خاندان
من است که خدا آنان را دوست دارد و مرا به دوستى آنان فرمان داده است ؛
على، حسن، حسین و مهدى ؛ که حضرت عیسى پشت سر او نماز مىخواند». اثبات
الهداة، ج 7، ص 103.
هفت. زیباترین موجود بهشت:
بر اساس روایات معتبر، حضرت مهدى(عج)، هم در دنیا و هم در بهشت، از جمال و
کمال بىنظیرى برخوردار است. پیامبر اکرم«ص» درباره آن حضرت مىفرماید :
«المهدى طاووس اهل الجنّة» کشف الغمة، ج 2، ص 481. ؛ «مهدى طاووس اهل بهشت
است».
این تعبیر جالب درباره هیچ پیامبر یا امامى وارد نشده است و اختصاص به حضرت
ولىعصر(عج) دارد. این رمز، نهایت زیبایى و جمال آسمانى و فوق العاده او
دارد ؛ به طورى که در میان بهشتیان، ممتاز و شاخص است و خلاصه اینکه
زیباترین موجود بهشتى و دیدنىترین تمام اهل بهشت است شمس ولایت، ص 81.
هشت. میراثدار پیامبران
بر اساس روایات، تمام معجزات و ودایع انبیا و اوصیا، همراه حضرت مهدى(عج)
است ؛ یعنى، او وارث پیامبران و اوصیا است و خداوند معجزات انبیا را در
اختیار ایشان نهاده است. وجود میراث پیامبران در نزد حضرت مهدى(عج)، بیانگر
این است آن حضرت، جامع صفات و خصوصیات آنان بوده و دارنده وسایل و لوازم
منحصر به فرد ایشان است ؛ براى نمونه :
الف. تابوت آدم«ع» : حضرت مهدى آن را از دریاچه طبریه بیرون مىآورد ؛ به
طورى که نه پوسیده و نه متغیّر گشته است بحار الانوار، ج 52، ص 351، ح
9104.
ب. عصاى موسى«ع» : آن را از دریاچه طبریه - و در روایتى از غار انتاکیه - بیرون مىآورد و با آن چنان مىکند که موسى با فرعون کرد.
ج. حجر موسى«ع» : سنگى است که آن را از مکّه به همراه خواهد داشت و تا
کوفه، به هر جا که بزند، چشمهاى از آب ظاهر شود. اصحاب او بنوشند ؛ هر کس
تشنه باشد، سیراب و هر که گرسنه باشد، سیر گردد همان، ج52، ص 224، ح 37 ؛
اصول کافى، ج 1، ص 258، ح 614.
د. تورات و انجیل و سایر کتابهاى آسمانى : ... مهدى مردم را به تورات،
انجیل و کتابهاى آسمانى دعوت خواهد کرد. آنها را از غارى در انطاکیه بیرون
آورده، بین اهل تورات به تورات و اهل انجیل به انجیل و اهل زبور به زبور
حکم خواهد کرد بحار الانوار، ج 52، ص 351، ح 103 ؛ علل الشرایع، ص 161،
ج3.
ه. پیراهن یوسف«ع» : جبرئیل این پیراهن را هنگامى که حضرت ابراهیم را در
آتش افکندند، بر تن او کرد. پس آن را بازوبند ساخت و به بازوى اسحاق بست و
اسحاق به یعقوب و یعقوب به یوسف... سپس در دست حضرت مهدى خواهد بود
بحارالانوار، ج 17، ص 147، ج30 ؛ اصول کافى، ج1، ص 258 ح 516.
انگشتر سلیمان : حضرت مهدى، این انگشتر را همراه خود دارد. وقتى آن را در
دست مىکند، جن و طیور بر دور او جمع مىشوند مهدى منتظر، ص 46 ؛ به نقل از
: سؤال از امام مهدى در روایات، ص 45 و 46.
ز. پیراهن رسول گرامى اسلام«ص» : یعقوب بن شعیب از امام صادق«ع» روایت کرده
است : «آیا پیراهن قائم را - که هنگام قیام مىپوشد - نشانت ندهم؟ عرض
کردم : چرا ؛ پس آن حضرت جعبهاى را خواست و آن را گشود و آن پیراهن کرباسى
را بیرون آورد. آن را باز کرد که ناگهان دیدم در آستین چپ آن، آثار خون
مشاهده مىشود. سپس فرمود : «این پیراهن پیامبر اکرم است ؛ در روزى که
دندانهاى پیشین آن حضرت، ضربه دید». آن پیراهن خونى را بوسیدم و بر صورت
خویش نهادم. سپس امام صادق«ع» آن را در هم پیچید و برداشت»الغیبة النعمانى،
ص 350، ج 42.
علاوه بر این، آثار دیگرى از پیامبر اکرم«ص» و حضرت على«ع» را به همراه
دارد ؛ چون بیرقى که جبرئیل در روز بدر آورد، عمامه سحاب، زره پیغمبر،
انگشتر و عصاى آن حضرت، اسب، مصحف و ذوالفقار حضرت على«ع»، عهدنامهاى از
پیغمبر اکرم«ص» و... .
امام صادق«ع» در تأیید میراث برى امام زمان(عج) از پیامبر اسلام مىفرماید :
«تراث رسولخدا، به امامقائم مىرسد» ؛ یکىاز یاران پرسید : تراث چیست؟
فرمود: «شمشیر، زره، عمّامه، لباس بُرد، شلاق، اسب، زین و آلاتجنگى
رسولخدا» بحار الانوار، ج 54، ص 242.
نه . دارنده
. اوصاف برتر اخلاقى
1 . امام حسین«ع» مىفرماید : «تَعرِفون المهدى بالسَّکینةِ و الوقارِ و
بمَعرِفَةِ الحَلالِ و الحَرامِ و بِحاجَةِ النّاسِ الیه و لا یحتاجُ الى
احد»الغیبة النعمانى، ص 127 ؛ منتخب الاثر، ص 309. ؛ «مهدى را با سکینه و
وقار، شناخت حلال و حرام، نیاز همگان به او و بىنیازى او از همه خواهید
شناخت». 2. در روایت دیگرى آمده است : یکونُ اَولى بالنّاسِ من اَنفُسِهِم و
اَشفَقَ علیهم من آبائِهم و اُمّهاتهم و یکونَ اَشَدّ الناس تَواضُعاً
للّهِ عَزَّ و جَلَّ و یکونُ اخَذَ النّاسِ بِما یَأمُرُ به و اَکَفَّ
النّاس عَمّا یَنهى عنه»الزام الناصب، ص 10. ؛ «او براى مردم از خودشان
اولىتر، از پدر و مادرشان مهربانتر و در برابر خدا، از همه متواضعتر
است. آنچه به مردم فرمان مىدهد، خود بیش از دیگران به آن عمل مىکند و
آنچه مردم را از آن نهى مىکند، خود بیش از همگان از آن پرهیز مىکند». 3.
«دلالته فى خصلتین : فى العلم و استجابَةِ الدَّعوةِ و کلِّ ما أخبَرَ بِهِ
من الحوادثِ الّتى تَحدُثُ قبلَ کونِها فذلک بعَهد معهود الیه من رسول
الله«ص» توارَثَه عن آبائه عنه«ع» عیون الاخبار، ج1، ص 170. ؛ «مهدى، دو
نشانه بارز دارد که با آنها شناخته مىشود : دانش بیکران و استجابت دعا.
آنچه از رویدادها پیش از وقوع آنها سخن بگوید، به صورت پنهانى است که توسط
پدران خود، از رسول خدا، به ارث برده است». 4. امام رضا«ع» فرموده است : «
یکونُ اَعلَمُ النّاس و اَحکَمُ النّاس و اَتقى النّاس و اَسخَى النّاس و
اَعبَدُ النّاس... و یکونُ مُحَدِّثاً» من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418 ؛
«... او داناترین مردم و حکیمترین، پرهیزگارترین، بردبارترین، سخىترین و
عابدترین آنان است و فرشتگان با او سخن مىگویند».
1) عقدالدرر، ص 32 ؛ تذکرة الخواص، ص 363.
2) بحارالانوار، ج 51، ص 71، ح 13 ؛ فرائد السمطین، ج 2، ص 335 ؛ کمال الدین، ج 1، ص 286، ح 1.
3) ینابیع المودّة، ج 30، ص 109، (باب 87).
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پیش از ظهور ) ، رحیم کارگر ، نشر معارف
شیعیان، آن دسته از رخدادها, که براساس پیش بینی امامان شیعه، پیش و یا در آستانه ظهور مهدی, پدید خواهند آمد را نشانههای ظهور مینامند. به اعتقاد شیعیان، تحقق هر یک از این نشانه ها, علامتی از نزدیک تر شدن ظهور مهدی (قائم) است, به گونهای که با تحقق مجموعه رخدادهای پیشگویی شده و به دنبال آخرین نشانه ظهور, مهدی قیام خواهد کرد.
به اعتقاد شیعیان پدیدار شدن یک و یا چند نشانه از مجموعه نشانههای ظهور, چیزی جز نزدیک تر شدن زمان ظهور را نمیرساند. البته بسیاری از حوادث و تحولاتی را که امامان شیعه وقوع آنها را در دوران غیبت کبری پیش بینی کردهاند, یا شماری از آنها را به عنوان نشانه ظهور معرفی کردهاند, پیش از این به وقوع پیوستهاند. مثلاً, شیعیان معتقدند در روایات, از اختلاف در میان امت اسلام،[۱] انحراف بنی عباس و از هم گسستن حکومت آنان,[۲] جنگهای صلیبی، فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان[۳] درآمدن پرچمهای سیاه از ناحیه خراسان[۴] خروج مغربی در مصر و تشکیل دولت فاطمیان، وارد شدن ترکها در منطقه جزیره, واقع در بین النهرین و عراق امروزی، وارد شدن رومیان در منطقه رمله و شام، رها شدن کشورهای عرب از قید استعمار، بالا آمدن آب دجله و سرازیر شدن آن به کوچههای کوفه، بسته شدن پل بر روی دجله, بین بغداد و کرخ، اختلاف بین شرق و غرب و جنگ و خون ریزی فراوان[۵][۶] خبر داده شدهاست، که ظاهراً به جز پنج نشانه قطعی و حتمی، که از شش ماه قبل از ظهور یک به یک شروع به رخ دادن می کنند، همه یا بسیاری از نشانه های دیگر تا به کنون, رخ دادهاند.[۷]